برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

قصـه نیستم تا بـگــویی
نغمه نیستم تا بخـوانی
صدا نیستم که بشـنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...

˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

خسته ام!
خسته از این راه، از این جاده
این راه به کجا می رود؟
این جاده راه به کجا دارد؟
کاش می دانستم
ته این جاده کجاست؟
نفسم گیر افتاده است در حجم تنم
تـَوان پاهایم را از دست داده ام
گویی در حصاری گیر افتاده ام
اما چه کنم
باید بروم...
هوا گرم است
من عطش دارم
تشنه ام
تشنۀ جرعه ای آب
که گلو تازه کنم
اما مانده ام
بغض گلویم را چه کنم؟
اشک چشمانم را چه کنم؟
دیگر تاب ندارم
چه سخت و ناممکن شده است
ادامۀ این راه،
ای کاش دستی بود
آغوشی بود که مرا در خود میکشید و
با خود می برد
به سوی نور، به سوی ابد
و نمی ماند ردپایی از من.....


˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

۱۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

Title-less

چهارشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۵۷ ب.ظ
خـــــداوندا…
من از مانـــــدن می ترســـــم
خـــــداوندا…
من از رفتـــــن می ترســــم
خـــــداوندا…
من از خــــود نیز می ترســــم
خـــــداوندا…
پنــــاهــم ده!

 

- ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ - ـ

شهید چمران:

خدایا! مرا ببرـ

خسته شده ام-

قلب شکسته ام قابل التیام نیست...

  × × × × ×

خداوندا مرا فقیری بی نیاز گردان تا زیبایی های مادی چیزی از عظمت تو در نظرم نکاهد.

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۵۷
تـــ ـارا

دکتر شریعتی

دوشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۱، ۰۲:۴۰ ب.ظ

 

امروز سالروز شهادت مردیست که اندیشه اش، سخنانش و نوشته هایش، در بند زمان و مکان نبود بلکه اگر روزها، ماه ها، و حتی سالیان دراز نیز بگذرد، سخنانش به روز است و راهنمای رفتار و کردار و اخلاقیات بشریت است. 

 

او رفت و سخنانش چراغ زندگی ماست

                                       تسلیت...

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۱ ، ۱۴:۴۰
تـــ ـارا

عیــــــد مبعـــــث

يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۳۲ ب.ظ

سالروز بعثت پیامبر اعظم (ص)

منادی توحید

و

پیام آور صلح و دوستی

مبارک باد

در افق روشن وحی

بی تاب از حرارت تکلیم، از قله «نبوت» باز می گردد.

آنک ندای «اقرأ باسم ربک الذی خلق» در جانِ روشن پیامبر صلی الله علیه و آله طنین انداخته است .

قرآن، بر قلب مبارک پیامبری نازل می شود که امین وحی است و دلسوز مؤمنان...

مردی از نسل ابراهیم، به پیامبری مبعوث می شود تا دیگر بار کعبه را از آلایش بت ها پاک سازد.

پیامبری می آید تا تجلی رحمتِ خداوند باشد.

پیامبری بی تاب از کوه فرود می آید که جبرئیل را در افق روشن دیده است.

پیامبری که در رساندن پیام وحی به مردمان دریغ نمی ورزد.

آن گاه، محمّد رسول اللّه در عرش طنین می اندازد:

یا محمّد!

خداوند چه قدر تو را دوست می داشت که افلاک را به خاطر تو آفرید.

ای که جان پاکت، زحمت درس و مشق نبرد بود و قلبت لوحِ محفوظ علم الهی.

آری! «هو الذی بعث فی الامیّین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من قبل لفی ضلال مبین»

سلام بر تو ای پیامبر که بشر را از گمراهی آشکارش نجات دادی و در راه هدایت خلق خدا، به جان کوشیدی و احکام شریعت خداوند را برقرار ساختی!

سلام بر تو که آیین یکتاپرستی را احیا کردی! و خدا را سپاس می گوییم که پیامبری چون تو را برای ما فرستاده است.

 

محمدسعید میرزایی
 

عکس از: تبیان

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۱ ، ۲۳:۳۲
تـــ ـارا

یــــا امام موسی کاظم(ع)

جمعه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۰۵ ب.ظ

سالروز شهادت حضرت امام موسی کاظم(ع)، باب الحوائج،

خدمت تمامی شیعیان آن حضرت تسلیت باد.

 

سخنانی از موسى بن جعفر ( ع ):

۱- کوشش کنید اوقات شبانه روزى خود را به چهار بخش قسمت کنید: بخشى براى نیایش با خدا بخشى دیگر براى تاءمین معاش و زندگى ، بخش ‍ سوم براى معاشرت با برادران دینى که مورد اعتماد شما هستند و مى توانند لغزشهاى شما را یاد آورند و در باطن خیرخواه شما مى باشند، و بخش ‍ چهارم براى پرداختن به تفریحات سالم و لذات مشروع ، شما در پرتو این برنامه مى توانید وظایف خود را در سه مورد دیگر نیز بخوبى انجام دهید.


۲- هرگز با خود از فقر سخن نگویید، و به عمر طولانى نیندیشید زیرا هر کس خود را فقیر پندارد یا در فکر فقر در آینده باشد بخل مى ورزد، و هر کس به عمر طولانى بیندیشد آزمند مى شود. در زندگى دنیا از لذتهاى حلال و آنچه به آبروى شما لطمه نمى زند و اسراف شمرده نمى شود، بهره مند شوید و از این راه به انجام وظایف دینى کمک بگیرید، زیرا: هر کس که دنیاى خود را به خاطر دین ، یا دین را به خاطر دنیا ترک نماید از ما نیست .


۳- خود را از غضب خدا حفظ کن و سخن حق را بى پروا بگو هر چند نابودى تو در آن باشد. امّا بدان که حق موجب نابودى نیست بلکه نجات دهنده است . باطل را همواره رها کن . هر چند نجات تو در آن باشد و هرگز باطل نجات بخش نیست ، بالاخره سبب نابودى است .


۴- دانشمند را بخاطر علمش بزرگ بدار و از مجادله با او بپرهیز، و نادان را بخاطر نادانیش کوچک دار، ولى طردش نکن بلکه او را نزدیک بخوان و به او دانش بیاموز.

 

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۱ ، ۲۳:۰۵
تـــ ـارا

دلیل عشــــق!

پنجشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۱، ۰۸:۱۸ ب.ظ

یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید:
: چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟
- دلیلشو نمیدونم …اما واقعأ ”‌دوست دارم“
: تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی… پس چطور دوستم داری؟
چطور میتونی بگی عاشقمی؟
- من جدا”دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم.
: ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی
- باشه.. باشه!!! میگم… چون تو خوشگلی،
  صدات گرم و خواستنیه،
  همیشه بهم اهمیت میدی،
  دوست داشتنی هستی،
  با ملاحظه هستی،
  بخاطر لبخندت،
دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد؛
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت.
پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون:

عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم.
گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی،
پس منم نمیتونم دوست داشته باشم.
گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم،
اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم.
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره
عشق دلیل میخواد؟
نه!معلومه که نه!!
پس من هنوز هم عاشقتم!
عشق واقعی هیچوقت نمی میره.
این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره.
عشق خام و ناقص میگه: ”من دوسِت دارم چون بهت نیاز دارم“
ولی عشق کامل و پخته میگه: ”بهت نیاز دارم چون دوسِت دارم“
“سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب
حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه. “

 

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۱ ، ۲۰:۱۸
تـــ ـارا

میدونم خوب نیستی...

سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۵۰ ق.ظ
امشب این مطلبو جایی خوندم:

کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه "حالت چطوره؟"

و تو جواب میدی "خوبم!"،

کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه:

 "میدونم خوب نیستی..."

من اون شخصو تو زندگیم دارم،... اون حتی با اس ام اس هم که حالمو می پرسه، اگه خوب نباشم می فهمه و دلداریم میده...

دوستی که مدت زیادی نیست می شناسمش، اون همیشه با حرفاش میشه مایۀ آرامشم و دیدنش و در کنارش بودن، چنان انرژی مثبتی بهم میده که قابل وصف نیست....

دوست خوبم، مهربونم، خیلی دوستت دارم، برای همیشه باش...

 

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۱ ، ۰۰:۵۰
تـــ ـارا

...

يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۳۳ ق.ظ

تو اگر می دانستی
که چه زخمی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی
آه! ای مرد، چرا تنهایی؟

کاظم بهمنی

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۱ ، ۰۱:۳۳
تـــ ـارا

معــــنا...

جمعه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۱۲ ب.ظ

جملگی در حکم سه پروانه‌ایم
در جهان عاشقان، افسانه‌ایم


اولی خود را به شمع نزدیک کرد
گفت: آی،

من یافتم معنای عشق


دومی نزدیک شعله بال زد
گفت: حال،

من سوختم در سوز عشق

سومی خود داخل آتش فکند


آری آری این بود معنای عشق ...

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۱۲
تـــ ـارا

اعتـــــــکاف!

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۱۶ ق.ظ

« قرآن می خوانند. خواندن ِ با حال، خواندن ِ با عشق ، خواندن ِ با اشک. روز سوم اعتکاف است . روز اول و دوم اگر اعتکاف را باطل می کردی ، فقط باطل می کردی . اما روز سوم نباید . حرام است . و باطن این حکم را که بنگری ، می بینی صاحب خانه به زور نگهت داشته است . دو روز اگر توی خانه اش ماندی و زار زدی ، روز سوم مال خود ِ اویی . عشق بازیِ روز سوم چیز دیگری است . افتاده ای توی بغل معشوق . چه کار می کنی ؟ گریه...گریه...گریه... . او می گوید ، او حرف می زند، یک بار با کلمات ِ کهف، یک بار با یس ، یک بار با صافات و... همین طور حرف هایش را گوش می دهی و زمزمه می کنی و اشک می ریزی . معنای این کلمات مَستت می کند .
قرآن که تمام می شود ، یک بغض عجیبی گلوی همه را می گیرد...»


برشی از کتاب «آل معشوق» نوشتۀ محمد صادق کریمی

کریمی در مقدمهٔ کتابش هم نوشته است: «رفیق ما هر سال یک میهمانیِ باشکوه راه می‌اندازد. بریز و بپاشی است که نگو! ما هم چند باری رفته‌ایم و حالَش را برده‌ایم.
بَس که زیبا بود گفتم بگذار از آن، وَصفُ الْعِیشی کنم که نصفُ الْعِیشی باشد برای شما...»

 

اعتکاف!....

   همیشه از این کلمه خیلی خوشم میومد، اُبُهتی داره این کلمه، قداستشو حس می کنی حتی اگه تا بحال در اعتکاف نبوده باشی.

    سه روز راز و نیاز با خدای خودت، سه روز فقط خودتی و خدات، و اعمالت، اینجا دیگر نمی توانی ریا کنی، نقاب به چهره بزنی و دروغ بگی.... خدات خوب می دونه تو کیستی و حالا وقتشه که خودتو پاک کنی از هر چی تا بحال آلوده ات کرده، فقط سه روز فرصت داری تا پاک شوی، رستگار شوی،... و بعد آرامش و تولدی دوباره، آخر روز سوم رها و سبک از هر گناهی، قدم می گذاری به این دنیای پر هیاهو، ولی از همین الان حس می کنی ظرفیتت بیشتر شده، ظرفیت تحمل و ناملایمات زندگیت، در عین حال پاکیت شکننده ترت کرده، حال باید بیشتر مراقب باشی نغلزی، از همین قدم اول با خودت عهد می کنی آدم دیگری شوی، آدم شوی... آدمی به تمام معنا....

 

پی نگاشت: خیلی آرزو دارم این حسو تجربه کنم... اما مث اینکه توفیقش نصیبم نمیشه،.......

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۱ ، ۰۰:۱۶
تـــ ـارا

امــــــام عـــــلـی (ع) و روز پــــــدر

يكشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۳۹ ب.ظ

امشب کعبه نور باران است، آسمان ستاره باران است، گویی بهشت اینجاست امشب،... آب و جارو کنید فرشتگان، کعبه را، گلاب پاشی کنید، آذین ببندید، چراغانی کنید، به زودی دیوار کعبه شکافته شده فاطمه بنت اسد به درون خانه دعوت می شود و چهار بانوی بهشتی از این بانوی برگزیده پذیرایی می کنند.... به زودی در اندرون کعبه کودکی از جنس بهشت متولد می شود.... درون جامه ای بهشتی پیچیده شده و به آغوش مادرش سپرده می شود.... هاتفى ندا برمی آورد: اى فاطمه نام او را على بگذار......

و این کودک می شود مردی از برگزیدگان جهان... می شود یاور خاتم الانبیاء محمد (ص)... می شود همسر بزرگ بانوی اسلام فاطمه (س)... می شود پدر امامانمان... می شود امام اول شیعیان... می شود پدر یتیمان... می شود غمخوار فقیران... می شود مظهر عدالت... اسوۀ جوانمردی... الگوی شهامت...

 

ولادت مولی الموحدین امیرالمومنین، مولود کعبه،

حیدر کرّار، اسد الله الغالب،علی بن ابیطالب(ع)،

تبریک و تهنیت باد.

 

 

                         

 

نازد به خودش خدا که حیدر دارد
دریای فضایلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد به جهان
صد بار اگر کعبه ترک بر دارد

 

 

 

پی نگاشت: پدر یکی از دوستای خوبم چند ماهیست که دیگه کنارشون نیست، امشب دلم پیش اوست که امسال بی پدر چقدر دلش گرفته است....

 

سخنی با پدرم: پدرم سالها زحمت کشیدی، عرق ریختی، دویدی، تا ما آنچه که میخواهی داشته باشیم، از همه چیزت گذشتی به خاطر ما،... سالها تلاش کردی برای بهبودم، روزه گرفتی، عبادت کردی، نماز شب خواندی و تا اسم سفر مکّه آمد گفتی مکـّـــۀ من این دخترم است، حال که چند سالی ست که در اثر تصادف گوشۀ خانه مانده ای، و هنوز هم غصۀ ما را می خوری و چشم به راهی و خود خوری میکنی، هنوز نتوانسته ام گوشه ای از زحمتت، مهرت و .... را جبران کنم... دستانت را می بوسم....

 

 

دعــــا نوشت: خــــدایا توفیق جبران گوشه ای از زحمات پدر و مادرم را بده.....

  

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۳۹
تـــ ـارا

امام جـــــــواد (ع)

جمعه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۵۳ ق.ظ

این کودک نازنین امیر دلهاست
او باب مراد است و جواد ابن الرضاست
از آمدن او به محمد سوگند
خوشحال تر از امام هشتم زهراست

نمای عمومی حرمین شریفین کاظمین - یک روز قبل از افتتاح گنبد جدید

گنبد مطهر امام جواد(ع) لحظاتی قبل از پرده برداری

لحظه باشکوه پرده برداری از گنبد جدید حرم امام جواد(ع) و شادی و شعف حاضران


۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۱ ، ۰۱:۵۳
تـــ ـارا

خســــــته

پنجشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۱، ۰۱:۰۴ ق.ظ

خسته ام!
خسته از این راه، از این جاده
این راه به کجا می رود؟
این جاده راه به کجا دارد؟
کاش می دانستم
ته این جاده کجاست؟
نفسم گیر افتاده است در حجم تنم
تـَوان پاهایم را از دست داده ام
گویی در حصاری گیر افتاده ام
اما چه کنم
باید بروم...
هوا گرم است
من عطش دارم
تشنه ام
تشنۀ جرعه ای آب
که گلو تازه کنم
اما مانده ام
بغض گلویم را چه کنم؟
اشک چشمانم را چه کنم؟
دیگر تاب ندارم
چه سخت و ناممکن شده است
ادامۀ این راه،
ای کاش دستی بود
آغوشی بود که مرا در خود میکشید و
با خود می برد
به سوی نور، به سوی ابد
و نمی ماند ردپایی از من.....

 

                                                                                  تــــــارا

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۱ ، ۰۱:۰۴
تـــ ـارا

Title-less

چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۰۹ ب.ظ
فرقـی نمـی کند!

بگویم و بدانـی ...

یا ... نگویم و ندانـی ...

فاصله دورت نمی کند ...!

در خوب ترین جای جهان جا داری ...

جایـے که دست هیچ کسـی به تو نمـی رسد،

دلــــــــــــــم.....!!!

 

 

پی نگاشت: به یــــاد دوستی که امروز دلش بـارانی بود..... ای کاش می توانستم مرحــــمی باشم برای دلش!

 

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۰۹
تـــ ـارا

Title-less

جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۱، ۰۹:۴۶ ب.ظ

 

                          

                                                     

                                                                               

 

پی نگاشت: از صبح باز بلاگفا باز نمی شد...

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۴۶
تـــ ـارا

لیـــــــلــة الــرغائبــــــ

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۵۹ ب.ظ

امشب شب آرزوهاست، امشب شبی ست که تمام فرشته های عرش به زمین می آیند، امشب شب نیایش است، شبی خدایی، شبی بهشتی، امشب زمین به لرزه درمی آید، آسمان نور باران است، ستاره باران است، نسیم بهشتی می آید، چشمۀ زلال رحمت الهی در جوشش است،عاشقان هشیار باشید... آرزوها امشب نوشته می شود و برآورده می شود، زمینیان به گوش باشید... امشب خدایتان بی بهانه گناهتان را می بخشد. راز می خرد،  نیاز می خرد....

خدایا خداوندا آرزومندی دلشکسته ام، خودت مرهمی باش بر دل شکسته ام....

شب آرزوهاست خدایا به حق این شب عزیز همه رابه آرزوهایشان برسان...

خدایا ما را آن ده که آن به...

خدایا شیرینی بخشش و محبت را به ما بچشان...

 

پی نگاشت: از عصر دارم سعی می کنم برای گذاشتن این پست، اما بلاگفا سر ناسازگاری داشت و باز نمیشد...

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۵۹
تـــ ـارا

رَجــَـب

چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۲۹ ق.ظ

امشب زمزمه ای می آید، زمزمه ای عجیب در دلم  غوغا کرده، زمزمه ای از جنس  نور، بوی بهشت می آید، نوری می بینم از جنس خدا، هاله ای از جنس تقدّس و زلال مثل آب، شکوفه ای از جنس امید جوونه زده، نسیمی می آید، نسیمی از جنس بهار، امشب چه حالی دارم؟...  چه پاک است امشب، امشب یکی از بهترین ماههای خدا در راهست، انتظار رو به پایان است، دلم در تپش است، نفسم، قلبم، روحم آرامشی می طلبد که این ماه خدا، ماه بهشت، ماه علی (ع)، ماه پاکی و زلالی، هدیه می دهد آنرا به من، به تو، و به هرکسی که می آید با دلی آرزومند و با دستی نیازمند، و با نجــوایی که می طلبد پاکی را، عشق را، آسمان را، پرواز را، و خدا را.... خدا هیچوقت از درش نمی راند کسی را... فقط باید تشــنه باشی، تشــنۀ عشق، تشــنۀ نور، تشــنۀ چشــمۀ زلال الهی، و می نوشی از این چشــمه، در این مــاه پاک الهـــــی....

ماه رجب می آید... مژده ای دوست، که می آید این ماه....

امام باقر (ع): اگر مومنی را دوست دارید اورا از آمدن رجب با خبر کنید. (امشب شب اول ماه است)

التماس دعا

 


✿✿ ✿✿ ✿✿ ✿✿

صدای خنده خدا را می شنوی؟

دعایت را شنیده به آنچه محال می پنداری می خندد...

 

پی نگاشت: امشب چه بارانی آمد و نوید داد پاکی را... در این شب عزیز، پنجره رو باز کردم و تا می تونستم بویش را، پاکیش را، نفس کشیدم... روحمو جلا داد این بارون...

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۱ ، ۰۰:۲۹
تـــ ـارا