برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

قصـه نیستم تا بـگــویی
نغمه نیستم تا بخـوانی
صدا نیستم که بشـنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...

˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

خسته ام!
خسته از این راه، از این جاده
این راه به کجا می رود؟
این جاده راه به کجا دارد؟
کاش می دانستم
ته این جاده کجاست؟
نفسم گیر افتاده است در حجم تنم
تـَوان پاهایم را از دست داده ام
گویی در حصاری گیر افتاده ام
اما چه کنم
باید بروم...
هوا گرم است
من عطش دارم
تشنه ام
تشنۀ جرعه ای آب
که گلو تازه کنم
اما مانده ام
بغض گلویم را چه کنم؟
اشک چشمانم را چه کنم؟
دیگر تاب ندارم
چه سخت و ناممکن شده است
ادامۀ این راه،
ای کاش دستی بود
آغوشی بود که مرا در خود میکشید و
با خود می برد
به سوی نور، به سوی ابد
و نمی ماند ردپایی از من.....


˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

غم گرفته ام...

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۲۹ ق.ظ


 پایان ماه روضه شده، غم گرفته ام

هیئت تمام گشته و ماتم گرفته ام

بعد از دو ماه گرفت صدا های ذاکران

تازه دلم شکسته شده دم گرفته ام

 

بعد از دو ماه که در مطبت هستم ای طبیب

از درد عشق گفتم و مرهم گرفته ام

مرهم برای درد دلم اشک روضه بود

اینگونه بوده اشک دمادم گرفته ام

 

شبها چقدر گم شده ام بین کوچه ها

وقتی سراغ هیئت و پرچم گرفته ام

از مادرت بپرس ، نوکریم را قبول کرد ؟

آیا برات کرببلا هم گرفته ام ؟

 

افسوس می خورم که زخیرات سفره ات

از دست مهر مادرتان کم گرفته ام

دلتنگ می شوم به خدا بر محرمت

خرده مگیریم زچه ماتم گرفته ام

 
ای روضه خوان ادامه بده اشک و آه را

شعر وداع نه ..... شور محرم گرفته ام


شاعر:یاسر مسافر




موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۱۰/۱۳
تـــ ـارا

نظرات  (۳)

سلام
عشق بازیها و دلدادگیهاتون قبول!
دوستی درخانه ام این شعر زیبا را به یادگار گذاشت و بنده هم تقدیم چشمان نازنین شما میکنم:

بوی فراق می دهد این گریه های من
ماتم گرفته شال سیاه عزای من

شرمنده ام که از غم زینب نمرده ام
آقا ببخش در گذر از این خطای من

با زعفران شهر خراسان نمی شود؟
رنگی دهی امام زمان بر حنای من؟

از بس که پای طشت طلا گریه کرده ام
چیزی نمانده مثل شما از صدای من

با نوحه های این دهه ی آخر صفر
شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من

ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده
بعد از دو ماه چه شد کربلای من؟

سر زنده ام به عشق حسن، خضر گریه ام
این چشم خیس،چشمه ی آب بقای من

من غصه ی بهشت خدا را نمی خورم
جایی گرفته حضرت زهرا برای من

در پناهش...
پاسخ:
سلام

فقط خدا میداند چقدر دلم هوای صحن و سرا کرده....
دلتنگ روضه های محرم شده دلم
پاسخ:
مارا که "یا مجیر" و "اجرنا" عوض نکرد
دلتنگ روضه های "محرم" شده دلم
۲۱ دی ۹۲ ، ۱۷:۰۹ محمدصادق برجیان

ما چه می دانیم؛ خدا می داند که بعضی ابتلائات،

شرط بعضی اِفاضات است.

شخصی می گفت: به فلان مشکل مبتلا شدم،

خیلی بر معلوماتم افزوده شد.

[در محضر بهجت:1/214]

پاسخ:
با تشکر از شمای بزرگوار

حضرت آیت ا...العظمی محمدتقی بهجت (ره) فرموده اند: «تمامی ابتلائات، به اختیار خود ما پیش می آید، یعنی چون ما اطاعت خدا را به اختیار خود ترک می کنیم و معصیت او را اختیار می کنیم، ناچار سزای کارهای ما گرفتاری و بلا برای ماست.»
برگرفته از «جرعه وصال» ص ۸۱

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی