برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

قصـه نیستم تا بـگــویی
نغمه نیستم تا بخـوانی
صدا نیستم که بشـنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...

˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

خسته ام!
خسته از این راه، از این جاده
این راه به کجا می رود؟
این جاده راه به کجا دارد؟
کاش می دانستم
ته این جاده کجاست؟
نفسم گیر افتاده است در حجم تنم
تـَوان پاهایم را از دست داده ام
گویی در حصاری گیر افتاده ام
اما چه کنم
باید بروم...
هوا گرم است
من عطش دارم
تشنه ام
تشنۀ جرعه ای آب
که گلو تازه کنم
اما مانده ام
بغض گلویم را چه کنم؟
اشک چشمانم را چه کنم؟
دیگر تاب ندارم
چه سخت و ناممکن شده است
ادامۀ این راه،
ای کاش دستی بود
آغوشی بود که مرا در خود میکشید و
با خود می برد
به سوی نور، به سوی ابد
و نمی ماند ردپایی از من.....


˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

چند داستانک...

يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۰۶ ب.ظ
سقا
دخترک از میان جمعیتی که گریه‌کنان شاهد اجرای تعزیه‌اند رد می‌شود. عروسک و قمقمه‌اش را محکم زیر بغل می‌گیرد. شمر با هیبتی خشن، همان‌طور که دور امام حسین(علیه السلام) می‌چرخد و نعره می‌زند، از گوشه‌ی چشم دخترک را می‌پاید. او با قدم‌های کوچکش از پله‌های سکوی تعزیه بالا می‌رود. از مقابل شمر می‌گذرد، مقابل امام حسین(علیه السلام) می‌ایستد و به لب‌های سفید شده‌اش زل می‌زند. قمقمه را که آب تویش قلپ قلپ صدا می‌دهد، مقابل او می‌گیرد. شمشیر از دست شمر می‌افتد و رجز خوانی‌اش قطع می‌شود.


دخترک می‌گوید: «بخور، مالِ تو آوردم» و بر می‌گردد. رو به روی شمر که حالا بر زمین زانو زده، می‌ایستد. مردمک‌های دخترک زیر لایه‌ی براق اشک می‌لرزد. توی چشم‌های شمر نگاه می‌کند و با بغض می‌گوید: «بابای بد!»

نگاه شمر از چانه‌ی لرزان دخترک می‌گذرد، و روی زمین می‌ماند. او نمی‌بیند که دخترک چگونه با غیظ از پله‌های سکو پایین می‌رود.

نوشته شیرین اسحاقی

***
آب
بچه در مسیر آب می‌دوید. پایش به چیزی گیر کرد. زمین خورد. دستش به سنگی خورد و زخمی شد. کمی خون آمد. بچه نگاهی به زخم و نگاهی به سیاهی داخل خاک‌ها کرد. زخم و سیاهی خونی بودند. این تازه، آن کهنه. با زحمت سیاهی را از درون خاک بیرون کشید. مشک بود. سنگین بود، خیلی. اول خوشحال شد. اما مشک خونی بود. با خودش فکر کرد عیبی ندارد که. مشک را می‌شویم. هر خونی هم که باشد با آب پاک می‌شود. اما وقتی مشک را کامل بیرون کشید، دید پاره است. خواست رهایش کند بین زمین و خاک. دید تیری هنوز داخل مشک جا مانده. تیر را شناخت. تیرهای ساخته دست پدرش بود برای روز دهم و برای پاداش. درست یکسال پیش. تیر پدر باقی مانده بود اما خودش...

نوشته مریم سلیمانی
***

به بچه آب دادی؟
آن شب پای منبر حاج آقا فضلی، روایت شش ماهه کربلا را شنیدم. وقتی حاج آقا روضه می خواند، چند دانه اشک گونه هایم را تر کرد. فردای آن روز بعد از ناهار، مادرم برادرکوچکم را به من سپرد و برای کاری بیرون رفت. مدتی از رفتن مادر نگذشته بود که برادر نُه ماهه ام بیدار شد و شروع کرد به گریه کردن. بغلش کردم تا آرام شود. خیس عرق بود، بردمش روبه روی کولر. راه بردمش. بالا و پایینش کردم، اما هرکاری کردم، بچه باز هم جیغ می کشید و بی تابی می کرد. حتی با جغ جغه اش هم آرام نشد. آن قدر گریه کرد که من هم بی اختیار بغضم گرفت. بچه هم دیگر نایی برای جیغ کشیدن نداشت و آرام تر گریه می کرد. دو ساعتی به همین حال گذشت که مادرم آمد. وقتی وارد شد و چهره خیس بچه و دست پاچگی من را دید، به سرعت به سمت ما آمد. گفتم: مامان! جاش خشک بود، شما هم گفتید که سیره، اما...
مادرم که به سرعت به سمت یخچال می رفت، گفت: آب؟ بهش دادی؟ با تعجب گفتم: آب؟! راستش پیش خود گفتم شیر می خوره دیگه، شاید... مادرم که داشت استکان کوچک بچه را پرآب می کرد، گفت: شاید چی عزیزم؟! بچه هم مثل بزرگا تشنه می شه دیگه و بعد استکان آب را به سمت لب های برادر کوچکم برد. بردارم با بی تابی آب را قلپ قلپ می نوشید و آن قدر تند می خورد که آب هی می پرید توی گلوش و سرفه می کرد و محکم مادرم را می چسبید، بعد دوباره سرش را به سمت استکان می آورد و باز هم آب می خورد. مادرم با هر بار که برادرم آب می نوشید، می گفت: سلام بر لب عطشان علی اصغر حسین(ع) و اشک می ریخت. من هم که گوشه ای از روایت شش ماهه کربلا را می دیدم، گریه امانم نمی داد. ازآن به بعد بی قرار تر از همیشه پای روضه شش ماهه گریه می کردم؛ شش ماهه ای که با استکان کوچک آبی آرام می گرفت.

نویسنده ناشناس

***

هواشناسی
«طبق آخرین پیش بینی ها آب و هوای کربلا در روزهای تاسوعا و عاشورا به شدت بارانی خواهد بود.»
«مامان! پس دیگه علی اصغر تشنه نمی مونه! مگه نه؟»


*********
> کمتر از چند روز به محرم نمانده است، بوی محرم می آید، می شنوید؟... دلم هوایی دارد برای خودش...
> دوستان خوبم مدتی ست اینترنتم مشکل دارد، از اینکه کمتر به خانه هاتان می آیم و یا پاسخ پیامهای پرمهرتان را دیر دادم پوزش می طلبم.
> این روزها دلم بیش از هر چیز هوای کربلا دارد... و نوای یا حسین یا حسین دارد...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۱۲
تـــ ـارا

نظرات  (۳۹)

۱۲ آبان ۹۲ ، ۲۳:۳۶ محمد کیوان
*هــو اللــه*
 
"امام خامنه ای(حفظه الله تعالی)"
...این مرگ بر آمریکا که مردم می گویند مثل همان اعوذ بالله من الشیطان الرجیم است که در اول هر سوره قرآن شما می خواهید بخوانید؛ قبل از بسم الله الرحمن الرحیم ، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم می گوییم... 
این شیطان خبیث مصداق همان پلید صفتانی است که در قرآن از آن ها یاد شده و خدای متعال هشدار داده که(به آن ها نزدیک نشوید که نزدیک شدن به آن ها مساوی با از دست دادن دین و باورهای انقلابی است)(سوره بقره آیه ۱۲۰)
خداوند رحمان در جای دیگر هشدار داده که (بعضی بیمار دلان سرعت و شتاب می گیرند تا به آن ها نزدیک شوند از ترس آن که مبادا آسیبی وارد شود، اینان باید بدانند که بزودی پشیمان میشوند) (سوره مائده آیه ۵۲)
حضرت آیت الله بهجت (ره):
عجیب این که کفار در مقام هدایت و ارشاد ما، پیشنهاد صلح و سازش به ما می دهند، مانند عالم اخلاقی که با فرد جاهل و ضعیف الاخلاقی روبرو است و می خواهد او را راهنمایی و نصیحت مشفقانه و دوستانه کند ...

در نیمه شب های  تنهایی وبکده ها سوسوی چراغ های مجازی هواسمان را پرت نکند...
راه اینجاست...
خود را در معرض انفاس قدسی رها کنیم
 با بهجت دل ها همراه شویم...

پاسخ:
یا الله

با تشکر از مطالب بجا و زیبایتان...
۱۳ آبان ۹۲ ، ۰۴:۲۶ محمد کیوان
*هوالوارث*

إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً (بقره/30)


انسان جانشین خدا در زمین است و با حمایت او می تواند به همه موفقیت های مادی و معنوی دست یابد.

بنابراین هدف گذاری و برنامه‌ ریزی نما و اقدام کن تا به زودی نظاره‌ گر شکوفایی غنچه های عطرآگین وجود خود باشی. قدرت تو به اندازه باور توست

پاسخ:
هو الولی

اوست که شما را خلیفه هایی قرار داد در زمین و برخی تان را از لحاظ درجه بالاتر از برخی دیگر نهاد تا آزمایشتان کند در آنچه به شما داده است ..
انعام (165)

الفبای جنون ... حا، سین، یا، نون.

با سلام به روزم.
ایام عزاداری امام حسین(ع) تسلیت باد.
پاسخ:
با سلام

می آیم اما با تاخیر....
برشما نیز تسلیت
۱۴ آبان ۹۲ ، ۰۴:۴۵ محمد کیوان
*هوالسمیع*

گوش شنونده همیشه در جستجوی سخن خردمندانه و حکیمانه است.

 «فَبَشِرعبادِ الذَّین یَستَمِعُون القَولَ فَیَتَّبعونَ اَحسَنَه

پس بندگان مرا بشارت ده، همان کسانی که سخنان را می شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می کنند» (زمر/17)

پاسخ:
هو البصیر

هیچ گاه از اطاعت فرمان او روى گردان نشوید در حالى که سخنان او و اوامر و نواهیش را مى شنوید
الانفال 20
سلام
خدا اجرت بده. داستانهای زیبایی بودن
نمیدانم امام زمان چه حالی دارد این روزها
پاسخ:
سلام
ممنون
خیلی حالشان بد است....

التماس دعا
۱۴ آبان ۹۲ ، ۱۸:۳۲ علی ابن الرضا
زیبا بود و دلگیر
خدا قوت.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
پاسخ:
تشکر

اللهم صل علی محمد و آل محمد
سلام
تسلیت و تعزیت باد این ایام!
عزاداریهاتون قبول!
زیبا بودند و خواندنی. خصوصآ اولین داستان.
انشالله بزودی زود زیارت حضرت عشق نصیب دل و دیده شود.
در پناهش...
پاسخ:
سلام

تسلیت متقابل
انشالله نصیب دل شما هم بشود

یاحق
۱۶ آبان ۹۲ ، ۰۵:۲۹ محمد کیوان
*هوالخالق*
تنها مخاطب هستی، خدا و پیامبران، انسان است.
 و انسان برای رسیدن به بالاترین مراتب انسانیت باید طوری زندگی کند که هر چه بیشتر به خدا نزدیک شود
 چرا که ای انسان در نهایت تمامی هستی به تو منتهی میشود و تو باید به خدای هستی منتهی شوی: «انّ الی ربّک المنتهی»
(نجم/ 42)
پاسخ:
هوالعلی

حضرت علی (ع) فرمودند:
بهترین چیزی که به وسیله آن می‎توان به خدا نزدیک شد؛ ایمان به خدا و پیامبر او و جهاد در راه او، نماز، زکات، روزه، حج، صله رحم، انفاق ... است.
۱۶ آبان ۹۲ ، ۱۱:۰۲ محمدصادق برجیان
نازم آن آموزگاری را که در یک نصفه روز/ دانش آموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین/ بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
.
.
.
"یا حسین(ع)"

بسیار داستان های زیبایی بودن++++++
پاسخ:
یا حســــــیـــن

ممنون
۱۹ آبان ۹۲ ، ۰۰:۳۷ پلڪــــ شیشـہ اے
و دلم رفت
;(
خیلی عالی بودن
پاسخ:
دل منم رفت
:(

خواهش قابل نداشت
۱۹ آبان ۹۲ ، ۰۵:۰۵ محمد کیوان
*هوالکریم*

             خدای مهربان آرامش وآسایش انسان را در کانون گرم خانواده قرار داده است پس آن را در مکانهای دیگر مجوی

 «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِیَسْکُنَ إِلَیْهَا»

 اوست آن کس که شما را از نفس واحدى آفرید و جفت وى را از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد (اعراف /189)
پاسخ:
هو الطیف

و از نشانه های او ( خداوند ) اینستکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید ، تا در کنار آنها آرامش یابید ، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد ، در این نشانه هائی است برای گروهی که اهل تفکرند ...
روم /21
۱۹ آبان ۹۲ ، ۲۳:۰۶ محمد کیوان
*هوالشهید*

"روز هفتم محرم"

 در این روز، روزه گرفتن مستحب است

 زیارت امام حسین(ع) را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش کن! تا خدا عمرت را دراز و روزى و رزقت را زیاد کند، تو را با سعادت زنده دارد و هرگز از دنیا نخواهی رفت مگر به عنوان شهید در راه حق

" امام جعفر صادق(ع)"
پاسخ:
هوالحق

از امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند:
هر کس که مى‏خواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم (علیه السلام) را ترک نکند.
۲۲ آبان ۹۲ ، ۱۴:۱۶ ... خادم الزهرا

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...

تلنگر :برای سرباز ولایت فرق ندارد فرق ندارد علمدار باشد یا آب آور.لازم نیست امام صراحتا بگوید آب بیاور . امیر لشگر وقتی سقا میشود هم اهل حرم دلگرم میشوند و هم دشمنی که امان نامه آورده مفتضح میشود
پاسخ:
تشکر
بسیار عالی
سلام سید بزرگوار

چقدر خواندنی بود این داستانک ها، اولیش یه طعم دیگه داشت.. ممنونم

عزاداری هاتون قبول حق.. و ایام تسلیت!

امشب، شب دهم است..
شب دهم..
و بعد می شود شام غریبان!

امروز بیادتون بودم خدا کنه قابل باشمو خیر کوچک و ناقابلی برسه بدستان دوست نزدیک دور!
التماس دعا
در پناه حق...
پاسخ:
سلام بر سید عزیز
خواهش میکنم
 عزاداری شما نیز مقبول و ایم نیز تسلیت...

چقدر سعادتمندم که شمای بزرگوار بیادم بودید و دعاگویم...
محتاجیم
همیشه بیادتان هستم و دعاگو... البته اگر قابل باشم
حق نگهداتان
۲۳ آبان ۹۲ ، ۰۴:۴۳ محمد کیوان
*هوالصادق*

سخن گفتن هدیه الهی به انسان است.

 کلام و سخن از دیدگاه قرآن باید مستدل و محکم« قولا سَدیدا»،
 پسندیده و به اندازه« قولا معروفا»،
مهربانانه« قوْلا لَّیِّنًا»،
 رسا و واضح« قولا بَلِیغًا»،
 کریمانه «قولا کریما»،
 نیکو و مطلوب باشد« قولواْ لِلنَّاسِ حُسْنا»
 و بهترین ها گفته شود « یقولوا الَّتى هى أَحسن»
پاسخ:
هوالحکیم

تشکر از شما

بسیار زیبا بود

«علَّمَهُ الْبَیَانَ»

"به او بیان آموخت" (الرحمن/4)

۲۳ آبان ۹۲ ، ۱۳:۲۰ محمد کیوان
*هوالحمید*
"کشته اشک"
من کشته اشکم. هیچ مؤمنى مرا یاد نمیکند مگر آن که به خاطر دردها ومصیبتهایم گریه کند.
"یک قطره اشک"
چشمان هر کس که در مصیبتهاى ما و یاران ما در روز عاشورا قطره‏ اشکی بریزد، خداوند عزوجل او را در بهشت جاى میدهد. امام حسین(ع)
 ---
«اَشهَدُ اَنَّکَ قَد اَقَمتَ الصلاة»
 در هر نفسش سوز و گداز است حسین/سرچشمه هر راز ونیاز است حسین
میخواند نماز آخرین را در خون/یعنی که فدایی نماز است حسین
پاسخ:
هوالحمید

حضرت على (علیه السلام) روزى گذرش از کربلا افتاد و فرمود:

اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آنها نمى‏رسند.


پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند :اى فاطمه هر چشمى فرداى قیامت گریان است غیر از چشمى که در مصیبت حسین گریه کند؛ صاحب آن چشم خندان است و مژده نعمت‏هاى بهشت به وى داده خواهد شد.
10 روز نوکریتون مورد قبول درگاه حق ان شا الله.
پاسخ:
امام رضا علیه السلام فرمود:
هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی و سرور قرار می دهد.
بحار الانوار، ج 44، ص .284

نوکریهای شما هم مقبول

التماس دعا


۲۴ آبان ۹۲ ، ۰۴:۲۸ محمد کیوان
*هوالکافی*

تلاش برای به دست آوردن کمالات ارزش است ولی آرزو و تلاش برای نابود کردن کمالات دیگران حسادت است.

حسود در برابر اراده و حکمت خدا جهت گیری می کند که چرا به او عطا کرده و به من نداده است.

قرآن ریشه بسیاری از گناهان را «بغیاً/ حسادت» می داند. (جاثیه/1،شوری/14)«وَ مِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد» (فلق/5)
پاسخ:

پیامبر صلى الله علیه و آله:

إِیّاکُم وَالحَسَدُ، فَإِنَّهُ یَکُلُ الحَسَناتِ کَما تَکُلُ النّارُ الحَطَبَ؛

از حسادت بپرهیزید، زیرا حسد نیکى ها را مى خورد چنان که آتش هیزم را مى خورد.

(جامع الأخبار، ص 451)

۲۵ آبان ۹۲ ، ۰۴:۳۶ محمد کیوان
*هوالشکور*

ای بنده من اگر بلای روزگار و محنت دنیا را شربتی سازند و دست ناتوان تو دهند روی ترش نکنی،آن بار بلا به جان و دل کشی و آن شربت محنت نوش جان کنی

 فقط به شکرانه آن که در مقابل حضرت حق تعالی به نماز و راز و نیاز می ایستی و با تلاوت قرآن کریم و آیات نورانی هدایت لحظه به لحظه و نفس به نفس، نو به نو و تازه به تازه و پیوسته همواره مشعوف و مسرور می شوی...


«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»
"ای کسانی که ایمان آورده اید، رکوع کنید و سجده آورید و پروردگارتان را بپرستید و کار خیر انجام دهید، باشد که ظفرمند گردید." (حج 77)

شاد ازو شو مشو از غیر وی /  او بهار است و دگرها ماه دی

عمر خوش در قرب حق پروردن است  /  عمر زاغ از بهر سرگین خوردن است
عمر و مرگ این هر دو با حق خوش بود  /  بی خدا آب حیات آتش بود 

پاسخ:
مـؤمـنان تنها کسانى هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دلهاى آنها (بـه خاطر درک عظمت او و احساس مسؤولیت در پیشگاهش) ترسان مى گردد
(الانفال / 2)
۲۵ آبان ۹۲ ، ۰۸:۰۵ ***العبد التائب***
پاسخ:
سلام
۲۵ آبان ۹۲ ، ۲۰:۱۴ خانم چادری
قلبم...
پاسخ:
:(
۲۶ آبان ۹۲ ، ۱۶:۵۵ ***العبد التائب***
سلام...
اللهم رزقنا حرم
http://mha1376.blog.ir/post/45

پاسخ:
سلام

التماس دعا
۲۷ آبان ۹۲ ، ۱۵:۳۷ ***العبد التائب***
سلام...

برادر

http://mha1376.blog.ir/post/46
پاسخ:
سلام
۲۸ آبان ۹۲ ، ۱۵:۲۱ ***العبد التائب***
سلام...

تحمل رنج و سختی...

http://mha1376.blog.ir/post/47
پاسخ:
سلام

سلام خواهری...

وب قشنگی داری...

خوشحال میشمبه منم سر بزنی...

پاسخ:
سلام خواهر
تشکر
 می آیم ولی ببخشید با تاخیر
۲۸ آبان ۹۲ ، ۲۰:۱۲ ***العبد التائب***

سلام...


مولوی وهابی که شیعه شد...


http://mha1376.blog.ir/post/48


پاسخ:
سلام
۰۲ آذر ۹۲ ، ۲۰:۳۹ محمد کیوان

*هوالعزیز*

 

وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلى‏ یُوسُفَ آوى‏ إِلَیْهِ أَخاهُ قالَ إِنِّی أَنَا أَخُوکَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (یوسف 69)

زیر تقدیر الهی تعبیه هاست، و در قصهء دوستی در باب دوستان،قضیه هاست، یعقوب و بنیامین هر دو مشتاق دیدار یوسف بودند و خسته تیر فراق او، اینکه یعقوب در غم فراق سالها بمانده، و بنیامین به مشاهده یوسف رسیده و بشارت إِنِّی أَنَا أَخُوکَ را شنیده، نه از آن جهت است که بنیامین را بر یعقوب شرف است، لکن با ضعیفان رفق بیشتر کنند که حوصله ایشان بر بار بلا کم تابد،

" و بلا که روی نماید به قدر ایمان هر کس روی نماید، هر که را ایمان قوی تر ،بلای وی بیشتر"

خداوند موسی را گفت وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا (طه 40) : آنقدر تو را آزمایش در بلا کردیم تا صافی و پاک شدی.

"رسول خدا (ص) فرمود: خداوند بلا را برای ولیان قرار داد و شهادت را برای دوستان"

 

۰۵ آذر ۹۲ ، ۰۴:۴۲ محمد کیوان

هـــو الشـافی

 

در آسـانی ها خــدا را بخوان تا در سختی ها صدایت برایش ناآشنا نباشد


«و چون موجى بمانند کوه ها، آنان را فرا گیرد، خدا را بخوانند، و دین را خاص او کنند، و چون به خشکیشان برد، تنها بعضى شان معتدلند»

(لقمان/32)

 

خواص در خوشی ها و راحتی ها بیشتر به سوی خداوند می روند و عوام در بدی ها و سختی ها

پاسخ:
هوالقریب

بخوان مرا، منم پروردگارت، خالقت از ذره ای ناچیز؛

بخوان مرا؛ منم معشوق زیبایت. منم نزدیک تر از تو به تو، اینک صدایم کن.

تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو می گوید:
تو را در بیکران دنیای تنهایان، رهایت من نخواهم کرد.

شاعر: کیوان شاهبداغی

۰۵ آذر ۹۲ ، ۲۲:۳۴ محمد کیوان
هوالغفور

زنجیر سیاه گناه

http://ahsanmoghadam.blog.ir/1392/07/05/black-chain-of-sin
پاسخ:
می آیم...
۰۷ آذر ۹۲ ، ۰۴:۴۴ محمد کیوان

هــوالـــرحمن


قــرآن اسباب آرامش و دوری از هر گونه استرس را اینگونه بیان می فرماید:

1-     آگاهی انسان از علم خداوند به مشکلات (انعام/33)

2-     کانون گرم خانواده (اعراف/189)

3-     دوستی با دوستان خدا (یونس/62)

4-     خواب و استراحت کافی،خصوصا در طول شب (یونس/67)

5-     اطاعت از خداوند متعال در همه حال چه در خوشی ها،چه در سختی ها (شوری/31و32)

پاسخ:
هوالرحیم

(مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ)
(هر که به خداوند یگانه ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد، نه ترسی در وی هست و نه غمگین خواهد شد)
۰۸ آذر ۹۲ ، ۰۵:۰۶ محمد کیوان

هــوالستــار

 

مطرح کردن گناه و کارهای زشت دیگران خواه راست باشد یا دروغ،قبح گناه و حرمت را در جامعه می شکند و دیگران را نیز به ارتکاب آن تشویق می کند.

چنین کاری در قرآن،ترویج فحشا و زشتیها محسوب شده و تهمت به دیگران از مصادیق بارز آن است

*سوره نور/19*

 


پاسخ:
هوالستار

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
کسی که درباره ی مومنی بگوید که با چشمهایش دیده و با گوشهایش شنیده، این جزء کسانی است که دوست دارد زشتی ها را شایع کند.
۱۰ آذر ۹۲ ، ۰۵:۳۳ محمد کیوان

هــــو الحلیـم

 

ریشه انحرافها و اضطرابها دو یا چندگانگی شخصیت است و اولین عامل آن ، غفلت است.

درمان آن ذکر و برترین ذکر،نماز است.

در لحظات تنهایی و عظیم ترین شلوغی ها خدا را فریاد کنید

«و چون بندگان  من از تو سراغ مرا می گیرند بدانند که من نزدیکم و دعوت دعا کنندگان را اجابت می کنم زمانیکه مرا بخوانند»

"بقره/186"

پاسخ:
هوالمجیب

خداوند میفرماید: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
۱۰ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۰ محمد باقر کمالی
سلامون علیک
خسته نباشید
بروزیم 
خوشحال میشویم پا روی تخم چشممون بگذارید
یاعلی
پاسخ:
و علیکم سلام
تشکر
خدمت میرسیم

یاعلی

سلام....

ملخ ها در شهر.....

پاسخ:
سلام

می آیم...
۱۳ آذر ۹۲ ، ۲۳:۲۵ محمد کیوان

من می دانم. . .

که پس از این همه شکست و تنهایی

و همراه این همه بن بست و درگیری،

کسی که راه تو را در پیش گرفت

و به سوی تو کوچ کرد،

زود به تو می رسد و راهش نزدیک است؛

« أن راحل الیک قریب المسافة »

و فقط این راه برای آنهایی است که کوچ کرده اند

و مهاجر هستند نه مسافر

رفته اند که بروند نه این که دوباره بازگردند.

 


بشنو از نی "علی صفایی حائری"

پاسخ:
تشکر از متن زیبایتان
سلام...

نمک سفره....

http://zareh.blog.ir/post/246

منتظر نگاهتانیم....ما را به نقدی بنوازید....
پاسخ:
سلام

خدمتتان می رسیم
۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۰:۴۶ ***العبد التائب***
سلام
.....
استغفار از عبادات

http://mha1376.blog.ir/post/51
پاسخ:
سلام
می آیم
۱۴ آذر ۹۲ ، ۲۱:۵۹ محمد کیوان

 

هــوالحکیـم

تحلیلی از ضرورت و جهت و نیازهای حرکت

 

   آیا ضرورت حرکت را احساس کرده ایم؟

 

مسأله این نیست که گفتند و شنیدیم، نوشتند و خواندیم. باید خود به این احساس رسیده باشیم. بنابراین آدم هایی که به ماهی چند هزار تومان حقوق و زن و بچه و برو بیایی و احیاناً یک عنوان روشنفکری و چند جلسه  سخنرانی قانع هستند کتاب «حرکت» را نخوانند! طبیعی است که اگر به این حد قانع باشیم نیازی به حرکت نداشته و راکد بمانیم.
این کتاب به ما بینشی می دهد تا مایی که وحشت عهده دار شدن یک بچه و یا ترس از ازدواج را داریم، مسئولیت یک خانواده، یک مؤسسه و یک محله و حتی بدون خستگی و ترس از ضربه خوردن، بار یک نسل را به دوش بکشیم.

 

لینک دانلود کتاب حرکت " استاد علی صفایی حائری" :

http://bayanbox.ir/id/6691499945874421923

پاسخ:
هوالباقی

سلام با تشکر از شما
۱۶ آذر ۹۲ ، ۰۴:۳۸ محمد کیوان

هــو الــقیّوم


 

آنچه نزد شما است فانی است و آنچه نزد من است باقی (الرحمن/26 و 27)


و ازین رو مصطفی (ص) فرمود: آنچه باقی میماند بر آنچه فانی می شود برتری دهید و برگُزینید، که دنیا دار غرور است و عقبی دار سُرور !


دنیا دار فنا و عقبی دار بقاء است،نسیم عقل به مشام آن کس نرسد که فانی را بر باقی برگزیند و دار سُرور را بگذارد و دار غرور آباد کند !


پیر طریقت گفت: اگر همه ملک جهان  و کشور بنی آدم را زیر نگین تو نهند و کلید خزانه های دنیا را جملگی به تو دهند،چون سرانجام آن فناست،دل بر آن نهادن خطاست !


*اینک چند حکمت و پند از حکیمان و بزرگان بمناسبت فنا و بقا :

1 - به گفتار از کردار کفایت کردن،کار مغروران است.

2 -  بر سرمایه دیگران اعتماد نمودن،حرفه مفلسان است.

3 -  بر جامه ی عاریت نازیدن،عادت بیکاران است.

4 - به خلعت دیگران شاد بودن،سیرت بی خردان است.

5 - جفا کردن و طمع وفا داشتن کار نادرستان و ستم کاران است. 

پاسخ:
هو الباقی

"کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ"

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی