رَجــَـب
امشب زمزمه ای می آید، زمزمه ای عجیب در دلم غوغا کرده، زمزمه ای از جنس نور، بوی بهشت می آید، نوری می بینم از جنس خدا، هاله ای از جنس تقدّس و زلال مثل آب، شکوفه ای از جنس امید جوونه زده، نسیمی می آید، نسیمی از جنس بهار، امشب چه حالی دارم؟... چه پاک است امشب، امشب یکی از بهترین ماههای خدا در راهست، انتظار رو به پایان است، دلم در تپش است، نفسم، قلبم، روحم آرامشی می طلبد که این ماه خدا، ماه بهشت، ماه علی (ع)، ماه پاکی و زلالی، هدیه می دهد آنرا به من، به تو، و به هرکسی که می آید با دلی آرزومند و با دستی نیازمند، و با نجــوایی که می طلبد پاکی را، عشق را، آسمان را، پرواز را، و خدا را.... خدا هیچوقت از درش نمی راند کسی را... فقط باید تشــنه باشی، تشــنۀ عشق، تشــنۀ نور، تشــنۀ چشــمۀ زلال الهی، و می نوشی از این چشــمه، در این مــاه پاک الهـــــی....
ماه رجب می آید... مژده ای دوست، که می آید این ماه....
امام باقر (ع): اگر مومنی را دوست دارید اورا از آمدن رجب با خبر کنید. (امشب شب اول ماه است)
التماس دعا
✿✿ ✿✿ ✿✿ ✿✿
صدای خنده خدا را می شنوی؟
دعایت را شنیده به آنچه محال می پنداری می خندد...
پی نگاشت: امشب چه بارانی آمد و نوید داد پاکی را... در این شب عزیز، پنجره رو باز کردم و تا می تونستم بویش را، پاکیش را، نفس کشیدم... روحمو جلا داد این بارون...
دوست ندیده ی عزیز من
تو این روزا خیلی به دعا احتیاج دارم
برام دعا کن