متــــرســــک عاشـــق
چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۱، ۱۰:۵۲ ب.ظ
مترسک بهم میگفت عاشق شده. عاشق یکی از مترسکهای مزرعه همسایه. بهش گفتم تو چطوری عاشقش شدی؟ مگه تو خاک اسیر نیستی؟ گفت: یه کلاغ ازش خبر میآره، منم میذارم یه کم ذرت بخوره. کاش همون لحظه بهش گفته بودم که اون اطراف هیچ مزرعهای نیست، لااقل الان در آتش حسرتش خاکستر نشده بود. |
![]() |
۹۱/۰۷/۱۲
دوروتی:اگه مغز نداری پس چه جوری حرف میزنی؟
مترسک:نمیدونم ... ولی خیلی از آدمها هم هستن که بدون مغز یه عالمه حرف میزنن.
(جادوگر شهر اُز - ویکتور فلمینگ)