یکــــ اربعیــ ـن گذشــــته...
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۸ ب.ظ
یک اربعین گذشته و زینب رسیده است
بالای تربتی که خودش آرمیده است
یا ایها الغریب سلام ای برادرم
ای یوسفی که گرگ پیرهنت را دریده است
ازشهر شام کینه رسیده مسافرت
پس حق بده که چنین داغدیده است
احساس میکنم که مادرم اینجا نشسته است
در کربلا نسیم مدینه وزیده است
بر نیزه بودی و به سرم بود سایه ات
با این حساب کسی زینبت را ندیده است
این گل بنفشه های تن و چهره ی کبود
دارد گواه ، زینبتان داغدیده است
توطعم خیزران و سنگ ها و خواهرت
طعم فراق و غربت و غم را چشیده است
آبی به کف گرفته و رو سوی علقمه
با آه می رود سکینه و خجلت کشیده است
این دختر شماست که خواستند کنیزیش ....
لکنت گرفته است و صدایش بریده است
نیزه نشین شد حضرت سقا و اهلبیت
زخم زبان زهر کس و ناکس شنیده است
***
گفتی رقیه ... گفت نمی آیم عمه جان!
در شام ماند و شهر جدید آفریده است
« یاسر مسافر »
------------------------------
پ.ن: عاقبت در حسرت یک آرزو دق میکنم:
اربعیـــــن،
پــــای پیاده،
از نجــف،
تا کربـــلا...
۹۳/۰۹/۲۲
یه پیشنهاد داشتم فک کنم فکر خوبیه لطفا کامل بخونید.
الان شما یا بقیه یه وبلاگ تو بلاگ داریم و توش مطلب میزاریم شاید روزی 2 یا 3 تا بزاریم شاید یه هفته به خاطر یه سری مشکلات نتونیم بزاریم شاید مشکلی پیش بیاد و وبلاگ اصن بروز نشه.
ولی اگه مثلا 5 نفر بیایم و روی یه وبلاگ کار کنیم هم بازدیدمون بیشتر میشه هم نظرات هم اینکه اگه یکی نباشه 4 تا یا حالا هرچند نفر که باشیم بقیه هستند که مطلب بفرستند اینجوری هر روز وبلاگ بروز میمونه و بازدید و نظرات هم بیشتر میشه.
اگه موافقین برای اسم وبلاگ و موضوع و بقیه چیز ها به این صفحه بیاین:
http://earn-money.blog.ir/page/group