يكشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۲، ۱۱:۰۶ ب.ظ
سقا
دخترک از میان جمعیتی که گریهکنان شاهد اجرای تعزیهاند رد میشود. عروسک و قمقمهاش را محکم زیر بغل میگیرد. شمر با هیبتی خشن، همانطور که دور امام حسین(علیه السلام) میچرخد و نعره میزند، از گوشهی چشم دخترک را میپاید. او با قدمهای کوچکش از پلههای سکوی تعزیه بالا میرود. از مقابل شمر میگذرد، مقابل امام حسین(علیه السلام) میایستد و به لبهای سفید شدهاش زل میزند. قمقمه را که آب تویش قلپ قلپ صدا میدهد، مقابل او میگیرد. شمشیر از دست شمر میافتد و رجز خوانیاش قطع میشود.دخترک میگوید: «بخور، مالِ تو آوردم» و بر میگردد. رو به روی شمر که حالا بر زمین زانو زده، میایستد. مردمکهای دخترک زیر لایهی براق اشک میلرزد. توی چشمهای شمر نگاه میکند و با بغض میگوید: «بابای بد!»نگاه شمر از چانهی لرزان دخترک میگذرد، و روی زمین میماند. او نمیبیند که دخترک چگونه با غیظ از پلههای سکو پایین میرود.
نوشته شیرین اسحاقی
***
آب
بچه در مسیر آب میدوید. پایش به چیزی گیر کرد. زمین خورد. دستش به سنگی خورد و زخمی شد. کمی خون آمد. بچه نگاهی به زخم و نگاهی به سیاهی داخل خاکها کرد. زخم و سیاهی خونی بودند. این تازه، آن کهنه. با زحمت سیاهی را از درون خاک بیرون کشید. مشک بود. سنگین بود، خیلی. اول خوشحال شد. اما مشک خونی بود. با خودش فکر کرد عیبی ندارد که. مشک را میشویم. هر خونی هم که باشد با آب پاک میشود. اما وقتی مشک را کامل بیرون کشید، دید پاره است. خواست رهایش کند بین زمین و خاک. دید تیری هنوز داخل مشک جا مانده. تیر را شناخت. تیرهای ساخته دست پدرش بود برای روز دهم و برای پاداش. درست یکسال پیش. تیر پدر باقی مانده بود اما خودش...
نوشته مریم سلیمانی
به بچه آب دادی؟
آن شب پای منبر حاج آقا فضلی، روایت شش ماهه کربلا را شنیدم. وقتی حاج آقا روضه می خواند، چند دانه اشک گونه هایم را تر کرد. فردای آن روز بعد از ناهار، مادرم برادرکوچکم را به من سپرد و برای کاری بیرون رفت. مدتی از رفتن مادر نگذشته بود که برادر نُه ماهه ام بیدار شد و شروع کرد به گریه کردن. بغلش کردم تا آرام شود. خیس عرق بود، بردمش روبه روی کولر. راه بردمش. بالا و پایینش کردم، اما هرکاری کردم، بچه باز هم جیغ می کشید و بی تابی می کرد. حتی با جغ جغه اش هم آرام نشد. آن قدر گریه کرد که من هم بی اختیار بغضم گرفت. بچه هم دیگر نایی برای جیغ کشیدن نداشت و آرام تر گریه می کرد. دو ساعتی به همین حال گذشت که مادرم آمد. وقتی وارد شد و چهره خیس بچه و دست پاچگی من را دید، به سرعت به سمت ما آمد. گفتم: مامان! جاش خشک بود، شما هم گفتید که سیره، اما...
مادرم که به سرعت به سمت یخچال می رفت، گفت: آب؟ بهش دادی؟ با تعجب گفتم: آب؟! راستش پیش خود گفتم شیر می خوره دیگه، شاید... مادرم که داشت استکان کوچک بچه را پرآب می کرد، گفت: شاید چی عزیزم؟! بچه هم مثل بزرگا تشنه می شه دیگه و بعد استکان آب را به سمت لب های برادر کوچکم برد. بردارم با بی تابی آب را قلپ قلپ می نوشید و آن قدر تند می خورد که آب هی می پرید توی گلوش و سرفه می کرد و محکم مادرم را می چسبید، بعد دوباره سرش را به سمت استکان می آورد و باز هم آب می خورد. مادرم با هر بار که برادرم آب می نوشید، می گفت: سلام بر لب عطشان علی اصغر حسین(ع) و اشک می ریخت. من هم که گوشه ای از روایت شش ماهه کربلا را می دیدم، گریه امانم نمی داد. ازآن به بعد بی قرار تر از همیشه پای روضه شش ماهه گریه می کردم؛ شش ماهه ای که با استکان کوچک آبی آرام می گرفت.
نویسنده ناشناس
***
هواشناسی
«طبق آخرین پیش بینی ها آب و هوای کربلا در روزهای تاسوعا و عاشورا به شدت بارانی خواهد بود.»
«مامان! پس دیگه علی اصغر تشنه نمی مونه! مگه نه؟»*********
> کمتر از چند روز به محرم نمانده است، بوی محرم می آید، می شنوید؟... دلم هوایی دارد برای خودش...
> دوستان خوبم مدتی ست اینترنتم مشکل دارد، از اینکه کمتر به خانه هاتان می آیم و یا پاسخ پیامهای پرمهرتان را دیر دادم پوزش می طلبم.
> این روزها دلم بیش از هر چیز هوای کربلا دارد... و نوای یا حسین یا حسین دارد...
۲
۰
۹۲/۰۸/۱۲
تـــ ـارا
پاسخ:
یا الله
با تشکر از مطالب بجا و زیبایتان...
پاسخ:
هو الولی
اوست
که شما را خلیفه هایی قرار داد در زمین و برخی تان را از لحاظ درجه بالاتر
از برخی دیگر نهاد تا آزمایشتان کند در آنچه به شما داده است ..
انعام (165)
پاسخ:
با سلام
می آیم اما با تاخیر....
برشما نیز تسلیت
پاسخ:
هو البصیر
هیچ گاه از اطاعت فرمان او روى گردان نشوید در حالى که
سخنان او و اوامر و نواهیش را مى شنوید
الانفال 20
پاسخ:
سلام
ممنون
خیلی حالشان بد است....
التماس دعا
پاسخ:
تشکر
اللهم صل علی محمد و آل محمد
پاسخ:
سلام
تسلیت متقابل
انشالله نصیب دل شما هم بشود
یاحق
پاسخ:
هوالعلی
حضرت علی (ع) فرمودند:
بهترین
چیزی که به وسیله آن میتوان به خدا نزدیک شد؛ ایمان به خدا و پیامبر او و
جهاد در راه او، نماز، زکات، روزه، حج، صله رحم، انفاق ... است.
پاسخ:
یا حســــــیـــن
ممنون
پاسخ:
دل منم رفت
:(
خواهش قابل نداشت
پاسخ:
هو الطیف
و از نشانه های او ( خداوند ) اینستکه همسرانی از جنس خودتان برای شما
آفرید ، تا در کنار آنها آرامش یابید ، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد ،
در این نشانه هائی است برای گروهی که اهل تفکرند ...
روم /21
پاسخ:
هوالحق
از امام باقر و امام صادق (ع) نقل
شده که فرمودند:
هر کس که مىخواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم
(علیه السلام) را ترک نکند.
پاسخ:
سلام بر سید عزیز
خواهش میکنم
عزاداری شما نیز مقبول و ایم نیز تسلیت...
چقدر سعادتمندم که شمای بزرگوار بیادم بودید و دعاگویم...
محتاجیم
همیشه بیادتان هستم و دعاگو... البته اگر قابل باشم
حق نگهداتان
پاسخ:
هوالحکیم
تشکر از شما
بسیار زیبا بود
«علَّمَهُ الْبَیَانَ»
"به او بیان آموخت" (الرحمن/4)
پاسخ:
هوالحمید
حضرت على (علیه السلام) روزى گذرش از کربلا افتاد و فرمود:
اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده به پاى آنها نمىرسند.
پاسخ:
امام
رضا علیه السلام فرمود:
هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه اش
باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی و سرور قرار می دهد.
بحار
الانوار، ج 44، ص .284
نوکریهای شما هم مقبول
التماس دعا
پاسخ:
پیامبر صلى الله علیه و آله:
إِیّاکُم وَالحَسَدُ، فَإِنَّهُ یَکُلُ الحَسَناتِ کَما تَکُلُ النّارُ
الحَطَبَ؛
از حسادت بپرهیزید، زیرا حسد نیکى ها را مى خورد چنان که آتش
هیزم را مى خورد.
(جامع الأخبار، ص 451)
پاسخ:
مـؤمـنان تنها کسانى
هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دلهاى آنها (بـه خاطر درک عظمت او و احساس
مسؤولیت در پیشگاهش) ترسان مى گردد
(الانفال / 2)
پاسخ:
سلام خواهر
تشکر
می آیم ولی ببخشید با تاخیر
پاسخ:
هوالقریب
بخوان مرا، منم پروردگارت، خالقت از ذره ای ناچیز؛
بخوان مرا؛ منم معشوق زیبایت. منم نزدیک تر از تو به تو، اینک صدایم کن.
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو می گوید:
تو را در بیکران دنیای تنهایان، رهایت من نخواهم کرد.
شاعر: کیوان شاهبداغی
پاسخ:
هوالرحیم
(مَنْ آمَنَ بِاللّهِ
وَ الْیَوْمِ الآخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ
هُمْ یَحْزَنُونَ)
(هر که به خداوند یگانه ایمان بیاورد و عمل صالح انجام
دهد، نه ترسی در وی هست و نه غمگین خواهد شد)
پاسخ:
هوالستار
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
کسی که درباره ی مومنی بگوید که با
چشمهایش دیده و با گوشهایش شنیده، این جزء کسانی است که دوست دارد زشتی ها
را شایع کند.
پاسخ:
هوالمجیب
خداوند میفرماید: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را
پاسخ:
و علیکم سلام
تشکر
خدمت میرسیم
یاعلی
پاسخ:
تشکر از متن زیبایتان
پاسخ:
سلام
خدمتتان می رسیم
پاسخ:
هوالباقی
سلام با تشکر از شما
پاسخ:
هو الباقی
"کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ"