برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

قصـه نیستم تا بـگــویی
نغمه نیستم تا بخـوانی
صدا نیستم که بشـنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...

˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

خسته ام!
خسته از این راه، از این جاده
این راه به کجا می رود؟
این جاده راه به کجا دارد؟
کاش می دانستم
ته این جاده کجاست؟
نفسم گیر افتاده است در حجم تنم
تـَوان پاهایم را از دست داده ام
گویی در حصاری گیر افتاده ام
اما چه کنم
باید بروم...
هوا گرم است
من عطش دارم
تشنه ام
تشنۀ جرعه ای آب
که گلو تازه کنم
اما مانده ام
بغض گلویم را چه کنم؟
اشک چشمانم را چه کنم؟
دیگر تاب ندارم
چه سخت و ناممکن شده است
ادامۀ این راه،
ای کاش دستی بود
آغوشی بود که مرا در خود میکشید و
با خود می برد
به سوی نور، به سوی ابد
و نمی ماند ردپایی از من.....


˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

بهـــــار!...

پنجشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۱، ۰۵:۲۶ ب.ظ

دریا گاهی چه بی رحم میشود...

آخر که باورش میشود دریا با آن رقص موجهایش، با آن صدای آرامش بخشش، با آن زیباییش، اینقدر سنگدل باشد؟...

امروز صبح با همه مشکلات و ذهن شلوغی که داشتم تصمیم گرفتم روز پر انرژی ای رو آغار کنم، برای همین با انرژی تمام به مجتمع رفتم، مثل بیشتر وقتا زود رسیدم، تو دفتر با مدیر آموزش چقدر گپ زدیم و خندیدیم، غافل از اینکه روزگار روز دیگری برامون رقم زده... کم کم همه میومدند و سلام و صبح بخیر و احوال پرسیها به راه بود که ناگهان یکی از همکارها با یه برگه و گریان وارد شد و ناباورانه تکرار میکرد این یعنی چی؟ مگه میشه؟ و در حین گذاشتن اون برگه روی میز مدیر میگفت:... دیگه هیچی نمیشنیدم... اون اعلامیه ترحیم بود و من با دیدن اسمش سرم گیج رفت و خشکم زد... هیچکس باورش نمیشد... همه ناباورانه زمزمه میکردند و بعضیها اشک میریختند...

اون آگهی از فوت دختر جوانی خبر میداد، که سال پیش دو ترم شاگردم بود، دختری آرام و زلال و پاک و مهربون، لبخندش هیچوقت از لبهاش محو نمیشد و هیچوقت کسی ازش رنجیده نشده بود... چقدر از نگاهش انرژی میگرفتم و با لبخندش آرامش،... او منظم و مرتب و همیشه آماده درس جواب دادن و من چقدر دوستش داشتم... هرچه بگم کم گفتم....

آخ ... بهار!...، همین چند هفته پیش بود که آمدی در کلاسو زدیو اجازه خواستی بیای تو... و وقتی آمدی چه پر مهر و محبت در اغوشم جاگرفتی و غرق بوسه ام کردی و گفتی دلم تنگ شده بود... گفتم کم پیدایی دختر... خندیدی و با خوشحالی گفتی آخه میرم سر کار، و من چقدر خوشحال شدم که بالاخره تو هم شاغل شدی... کمی صحبت کردیمو کتابی که به امانت پیشت بود دادی و خداحافظی کردی و رفتی... آخر عجله داشتیو می خواستی بری سر کار... دست خطت تو کتابم به یادگار بجا مانده...

بهارم!... به نرمی نسیم بهاری بودی و به نرمی نسیم بهاری هم رفتی....

بهارم! آرام بخواب، که آرامشت ابدی شد.....

 

دریا او را با خود برد و جسم بی جانش را به ساحل سپرد........

به همین سادگی!

 

گریه امانم نمیدهد...

 

بعدا گذاشت: امشب بهـــــار را به فاتحه ای میهمان کنید...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۵/۰۵
تـــ ـارا

نظرات  (۹)

۰۵ مرداد ۹۱ ، ۱۷:۴۳ ختم قرآن کریم در ماه مبارک رمضان-تبادل ل
وبلاگ نویس محترم سلام

ختم دست جمعی قرآن کریم در ماه مبارک رمضان

تعداد افراد شرکت کننده 63



اماده تبادل لینک با وبلاگ قشنگتون

اگه مایلید لوگو ی مارو در وبلاگ خود نصب کنید

و ما رو مطلع سازید تا شما رو لینک کنیم

velayat-hagh.blogfa.com




این پیام رو برای تعجیل در فرج آقا امام زمان برای دیگران بفرستید


عکس هایی از کشتار وحشیانه ی مسلمان مظلوم میانمار حتما ببینید



با احترام مدیریت ولایت حق


کد لوگو:

یک عشق عروج است ورسیدن به کمال



یک عشق غوغای درون است وتمنای وصال



یک عشق سکوت است وسخن گفتن چشم



یک عشق خیال است وخیال است وخیال
تسلیت میگم
روحش شاد

پاسخ:
ممنون عزیزم...
سلام تارا جون
تسلیت میگم عزیزم!
امروز وقتی رسیدم دفتر و چهره ناراحتتو دیدم و بعد هم اون خبر رو شنیدم خیلی ناراحت شدم.
اما نباید ناراحت میبود!
او وصل شد و چه چیزی از این شیرینتر!
روحش شاد...

پاسخ:
سلام سمیرای عزیزم
ممنون از همدردیت
روح رفتگان شما هم شاد...
سلام تارا خانم
تسلیت عرض می کنم .خداوند روح ایشان را قرین رحمت بفرماید...الهی آمین

پاسخ:
سلام
ممنون از لطفتون... خدا رفتگان شما هم رحمت کنه...
وای چه دردناک...
تسلیت میگم عزیزم.
انشالله که روحش شاد و قرین رحمت الهی باشه...

پاسخ:
ممنون عزیزم...
@...............@..........@............@@@@@..........@
@@..........@@......@.....@......@..........@......@....@
@.@........@.@....@.........@....@..........@....@........@
@..@......@..@....@@@@@......@@@@@....@@@@@
@...@....@...@....@.........@................@....@.........@
@....@..@....@....@.........@................@....@.........@
@.....@@.....@....@.........@................@....@.........@
منتظر حضورتم

پاسخ:
در اولین فرصت میام
سلام خوبید

آپم سر بزنید خوشحال میشم

پاسخ:
سلام
ممنون
در اولین فرصت میام و میخونم
با سر زدنتون خوشحالمون کن
یا خود حق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی