برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

قصـه نیستم تا بـگــویی
نغمه نیستم تا بخـوانی
صدا نیستم که بشـنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...

˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

خسته ام!
خسته از این راه، از این جاده
این راه به کجا می رود؟
این جاده راه به کجا دارد؟
کاش می دانستم
ته این جاده کجاست؟
نفسم گیر افتاده است در حجم تنم
تـَوان پاهایم را از دست داده ام
گویی در حصاری گیر افتاده ام
اما چه کنم
باید بروم...
هوا گرم است
من عطش دارم
تشنه ام
تشنۀ جرعه ای آب
که گلو تازه کنم
اما مانده ام
بغض گلویم را چه کنم؟
اشک چشمانم را چه کنم؟
دیگر تاب ندارم
چه سخت و ناممکن شده است
ادامۀ این راه،
ای کاش دستی بود
آغوشی بود که مرا در خود میکشید و
با خود می برد
به سوی نور، به سوی ابد
و نمی ماند ردپایی از من.....


˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

سعدی

جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۱:۵۲ ق.ظ

ای در دل من رفته چو خون در رگ و پوست           هـرچ آن به سر آیدم ز دست تو نکوست
 

ای مــرغ ســـحر تــو صبح بــرخاســـته ‌ای           ما خـود همه شـب نخفـته‌ایم از غم دوست

 

      

زاد روز شاعر شاعر و نویسندهٔ بزرگ “سعدی” شیرازی....

روز بزرگداشت سعدی گرامی باد...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۲/۰۱
تـــ ـارا

نظرات  (۹)

سلام دوست عزیز
با تفالی به حضرت حافظ به نیابت از شما دوست خوبم به روزم و منتظر نگاه مهربانتان
یا حق...


پاسخ:
سلام دوست مهربونم
اتفاقا منتظرت بودم امروز....
سلام عزیز دلم
چه خوبه که یاد شعرای خوب و سرمایه هامونو زنده نگه میداری عالیه
میبوسمت

پاسخ:
سلام گلم
منم میبوسمت
سلام الان وقت خوندن ندارم به زودی میام ولی چشمم که افتاد قشنگه میام
یاحق

پاسخ:
سلام آقا فرشاد
ممنون...
سلام خانومی. چه شعر قشنگی گذاشتی. یاد شاعر عزیزمون گرامی.

پاسخ:
سلام باران عزیزم.. ممنون

بنظرت این گلا قشنگن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.
نچ
.
.
.
.
.
گل من یه چیز دیگس
خیلی تکی

پاسخ:
واییییییییییییییی شونصدتا گل.... اینا واسه منه؟
اما به پای گل من نمیرسن، نه این گلا، نه گل تو...... گل من خیلی گله...
سلام دوستمممممم. تغییر دکوراسیونت مبارک. عالیه مثل خودت


پاسخ:
سلام عزیییییزم.. ممنون.. نظر لطفته گلم
سلام ...
من آپم .. : )
نکته)من هر روز آپ میکنم .. برای همین خودت بیا دیگه ...

پاسخ:
سلام
حتما میااااام
نغمه درد



در منی و اینهمه زمن جدا
با منی و دیده ات بسوی غیر
بهر من نمانده راه گفتگو
تو نشسته گرم گفتگوی غیر

غرق غم دلم بسینه می طپد
با تو بی قرار و بی تو بی قرار
وای از آن دمی که بی خبر زمن
برکشی تو رخت خویش ازین دیار

سایه توام بهر کجا روی
سر نهاده ام به زیر پای تو
چون تو در جهان نجسته ام هنوز
تا که بر گزینمش بجای تو

شادی و غم منی بحیرتم
خواهم از تو ... در تو آورم پناه
موج وحشیم که بی خبر ز خویش
گشته ام اسیر جذبه های ماه

گفتی از تو بگسلم ... دریغ و درد
رشته وفا مگر گسستنی است؟
بگسلم ز خویش و از تو نگسلم
عهد عاشقان مگر شکستنی است؟

دیدمت شبی بخواب و سرخوشم
وه ... مگر بخواب ها به بینمت
غنچه نیستی که مست اشتیاق
خیزم وز شاخه ها بچینمت

شعله می کشد به ظلمت شبم
آتش کبود دیدگان تو
ره مبند ... بلکه ره برم بشوق.
در سراچه غم نهان تو

پاسخ:
سلام
ممنون خیلی زیباس
قالب وبت با نوشته بالای صفحه خیلی مچه

پاسخ:
تشکر آقا فرشاد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی