برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

برگــــــ برگــــــِ دفتــر زندگــی مــن

قصـه نیستم تا بـگــویی
نغمه نیستم تا بخـوانی
صدا نیستم که بشـنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...

˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

خسته ام!
خسته از این راه، از این جاده
این راه به کجا می رود؟
این جاده راه به کجا دارد؟
کاش می دانستم
ته این جاده کجاست؟
نفسم گیر افتاده است در حجم تنم
تـَوان پاهایم را از دست داده ام
گویی در حصاری گیر افتاده ام
اما چه کنم
باید بروم...
هوا گرم است
من عطش دارم
تشنه ام
تشنۀ جرعه ای آب
که گلو تازه کنم
اما مانده ام
بغض گلویم را چه کنم؟
اشک چشمانم را چه کنم؟
دیگر تاب ندارم
چه سخت و ناممکن شده است
ادامۀ این راه،
ای کاش دستی بود
آغوشی بود که مرا در خود میکشید و
با خود می برد
به سوی نور، به سوی ابد
و نمی ماند ردپایی از من.....


˜*°•.•°*"˜¯`´¯˜"*°•.•°*˜

شـهـــــریـــــار

دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۱، ۱۲:۲۰ ق.ظ

در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم

عاشق نمی‌شوی که ببینی چه می‌کشم

با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود

بیچاره من که ساخته از آب و آتشم

دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز

صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم

پروانه را شکایتی از جور شمع نیست

عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم

خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست

شاهد شو ای شرار محبت که بی‌غشم

باور مکن که طعنه‌ی طوفان روزگار

جز در هوای زلف تو دارد مشوشم

سروی شدم به دولت آزادگی که سر

با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم

دارم چو شمع سر غمش بر سر زبان

لب میگزد چو غنچه‌ی خندان که خامشم

هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب

ای آفتاب دلکش و ماه پری‌وشم

لب بر لبم بنه بنوازش دمی چونی

تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم

ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار

این کار تست من همه جور تو می‌کشم


استاد محمد حسین شهریار

روز بزرگداشت استاد شهریار و روز شعر و ادب فارسی را پاس بداریم.






.........................

پی نگاشت:  از دســت دادن امـیـدی پـوچ و مـحـال، خــود مـوفـقـیـت و پــیـشـرفـتــی بـزرگ اســـت.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۶/۲۷
تـــ ـارا

نظرات  (۳)

سلام تارا جان

یاد باد بزرگداشت شهریار شعر ایران زمین، همانی که توسط مولایش مهر تایید خورد!
گرامیباد روز شعر و ادب پارسی بر همه پارسی زبانان!



پاسخ:
سلام سمیرا جان

روحش شاد و یادش گرامیباد...

چه خوش گفت شهریار:

از همه سوی جهان جلوه‌ی او می‌بینم
جلوه‌ی اوست جهان کز همه سو می‌بینم
چشم از او جلوه از او ما چه حریفیم ای دل
چهره‌ی اوست که با دیده‌ی او می‌بینم

سلام

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی

هر کس آزار من زار پسندید ولی
نپسندید دل زار من آزار کسی


روحش شاد!

ممنونم از این انتخاب زیبا

در پناه حق...


پاسخ:
سلام
ممنون از حضور سبزتان و یادگاریتان...

چه نیک فرمود:
برای ما شعـرا نـیـست مـردنی در کـار ----- کـه شعـرا را ابـدیـت نوشـته اند شعـار

روحش شاد و یادش گرامیباد...

یاحق
هرگز برای عاشق شدن دنبال باران و بهونه نباش،..//

گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس ..//

به غنچه‌ای می رسی که ..//

زندگیت را روشن می‌کند.//

پاسخ:
سپاس از حضورتان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی